اتوبان شلوغ بود

بنام خدا

 

صبح دیروز صرافی بودم ولی باز هم تقریبا کار صرافی نکردم فقط گفتگو با جند نفر از همکاران برای اصلاح و صلح و سازش بین آنها -ادامه یافت که الحمدلله به نتیجه رسید و البته با کمک یکی از همکاران هر دو طرف دعوا کوتاه آمدند و مصالحه انجام شد . ظهر ناهار را در منزل تنهائی خوردم - چون ناهید به مهمانی به قول خودشان زنانونه ای رفته بود - بعد  تا 4.30 استراحت - بعد هم راهی آزادی شدم و از 5.30 تا 7.10 دوچرخه سواری کردم که حدود 37 کیلومتر شد و البته جناب مسعود نعمتی هم همراه بود  و در مجموع تمرین بدی نشد هر چند که در تکه ای از اتوبان خیلی ترافیک سنگین بود- گاهی فکر می کنم اگر من کاره ای بودم یک باریکه ای از گوشه جاده را با کشیدن خط زرد اختصاص به عبور دوچرخه سواران می دادم -به هر حال ضربانم تا 137 رسید و 895 کالری مصرف کردم  - چند عکس هم گرفتیم که در صفحه تلگرام انجمن دوچرخه سواران بدون مرز می آورم .

تا رسیدم منزل ساعت 8 بود - دوش گرفتم -

و بعد هم نماز - کسی نبود برایم میوه بیاورد - خودم یک موز برداشتم و خوردم - قدری آب با عسل خوردم و بعد هم برای خودم شام شامل نان و پنیر و طالبی آوردم نزدیک ساعت 11 و در حالی که شامم رو به اتمام بود ناهید هم آمد . الحمدلله رب العالمین

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.